نوردرنقاشی

نور منبع اصلي حجم است . به طوريكه سطوح يك بعدي را مي توان بوسيله سايه روشن سه بعدي كرد . حتي میتوان احجامي را كه به صورت برجسته هستند برجسته تر نشان داد و به آنها حالت سه بعدي قويتري داد .

هنرمندان و طراحان در آثار هنری خود و بيان احساسشان بيشترين بهره را از نور مي برند .

نور در زمینه های مختلف هنری از جمله طراحی، نقاشی، عکاسی، معماری، چیدمان، تزئینات داخلی و… مورد استفاده قرار می گیرد.

در هنرهای زیبا، مفهوم زیبایی شناسی اساسی است. برای نمایش عناصر در بهترین حالت، نورپردازی باید عالی باشد. هنرهای زیبا از قرن ۱۹ اساساً بر تصاویر واقع گرایانه و موضوعات فیگوراتیو متمرکز بود. این هنرمندان مجبور بودند تنظیمات نور واقعی را مشاهده کنند تا بتوانند جلوه های نور را روی موضوعی که می خواستند نشان دهند، بازتولید کنند.

توهم نور در هنر را می توان به روش های مختلف ایجاد کرد. به عنوان مثال در آبرنگ، توهم نور با افزودن رنگدانه ایجاد نمی شود، بلکه با خالی بودن کاغذ ایجاد می شود. کیفیت شفاف رنگ ها را آب به ارمغان می آورد.

نورپردازی خوب فقط به شدت نورپردازی نیست، بلکه به جهت و تأثیر آن بر عناصر اثر هنری مربوط می شود. یک ترکیب خوب بستگی به این دارد که چگونه نور هر یک از این عناصر را تقویت می کند و چگونه بر نحوه درک ما از آنها تأثیر می گذارد. پوشش بیرونی این عناصر از نظر زیبایی شناسی اهمیت دارد، اما نور است که فرم نهایی آن را به ارمغان می آورد.

هنرمندان برای نشان دادن بافت از چه چیزی استفاده می کنند؟

دو نوع بافت در هنر وجود دارد: بافت فیزیکی و بافت بصری. بافت فیزیکی احساسی است که هنگام لمس یک اثر هنری دارید. بافت بصری توهم آن احساس فیزیکی است که از طریق استفاده از رسانه های مختلف ایجاد می شود. این کیفیت لمسی را می توان از طریق رسانه ها و تکنیک های مختلف بیان کرد.

توهم ماده

این تکنیک شامل تراشیدن رنگ با استفاده از انواع مختلف اشیاء مانند چاقوی پالت است. از بین بردن رنگ به این روش رنگ باقی می ماند و الگوهای تصادفی ایجاد می شود.

مفهوم تصادفی در قلب سوررئالیسم قرار داشت که در آن ارنست آثار هنری زیادی تولید کرد. ارنست از تکنیک های بافتی دیگر از جمله فروتاژ و دکالکومانیا استفاده کرد. حتی بر روی اجسام دو بعدی مانند نقاشی ها می تواند بافت زیادی داشته باشد. بافت رنگ هرگز کاملاً یکنواخت نیست. رنگ را می توان با ضخامت بیشتر یا کمتر اعمال کرد و این باعث تغییر بافت اثر هنری می شود. به عنوان مثال، فرانسیس بیکن به دلیل استفاده از لایه های بسیار ضخیم رنگ در پس زمینه های تک رنگ خود مشهور است.

توهم شفافیت

به عنوان مثال در رنگ روغن، می توانید رنگدانه خالص اضافه کنید یا برعکس از رنگدانه بسیار رقیق استفاده کنید. هنگامی که رنگدانه در روغن بسیار رقیق می شود، بافت خاصی به نام لعاب ایجاد می کند.

این لعاب یک بعد کاملاً جدید به نقاشی ایجاد می کند.

این پوشش بسیار نازک رنگ می تواند توهم شفافیت را ایجاد کند، همانطور که در نقاشی Le Buveur d’Absinthe می بینیم. کیفیت شفاف زن سبز کاملاً با این واقعیت مطابقت دارد که او فقط یک توهم است. این شفافیت این ایده را برمی انگیزد که شراب خوار بین دو جهان است. یکی که می تواند زن را ببیند و یکی که نمی تواند. در هنر دیجیتال، حتی اگر رسانه فیزیکی وجود نداشته باشد، احساس بصری نیز وجود دارد.

نور در آثار نقاشان  امپرسیون

درتاریخ نقاشی توجه به نور طبیعی در دوره امپرسیونیست ها دیده می شود. هنگامی که نقاشان آتلیه های خود را ترک کردند و در زیر  نور طبیعی مشغول نقاشی شدند.

از مشخصات این سبک توجه به رنگ و نور در ساعات مختلف روز وانعکاس رنگ های اشیاء مختلف در یکدیگر و تأثیر رنگ های پیرامونی و به کار بردن رنگ های خاص و ناب می باشد.

تجلی نور در هنر اسلامی

(نمادی از ذات مطلق خدا)  هنر اسلامي در نور و تجلي آن حضور مي‌يابد.

مفهوم عميق اين عنصر در عرفان اسلامي، (به ‌ويژه در عرفان شيخ اشراق، ابن عربي و صدرالمتالهين) مويد اين نكته است كه جريان وجود، از مطلق به صورت نور متجلي شده و هر جا نشان از وجودي هست نوري است از جانب وجود مطلق

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *