رنگ شناسی

یکی از ابتدایی‌ترین و ساده‌ترین اصول برای هر هنرمندی، یادگیری تئوری رنگ‌ها و آشنایی با چرخه رنگ و هارمونی آن است. در کنار یادگیری مباحث تئوری، استفاده عملی این موارد در هنرهای مختلف، مهم‌ترین چالش برای هنرمندان  محسوب می‌شود.

یوهان ایتن -اولین کسی که درباره عناصر رنگ‌ها اظهار‌نظر کرد- می‌گوید کسی که دوست دارد استاد رنگ‌شناسی شود، باید هر رنگ را در کنار رنگ‌های دیگر ببیند، احساس و تجربه کند

تاریخچه پیدایش رنگ

استفاده انسان از رنگ ها به دوران غارنشینی انسانها باز میگردد وقتی که انسانها نقاشی های خود را بر روی دیواره غارها با زغال و رنگ های طبیعی رنگ نمودند. پس از تمدن های ایران  و یونان مصریان بهترین استفاده ها را از رنگ نمودند آنها بر روی کاغذهای پاپیروس از شکل های رنگی استفاده نمودند. پس از آشنایی انسانها با رنگ ها استفاده از رنگ در ادوات جنگی و ابزارها و زیورآلات رایج شد.

ماده اولیه ساخت رنگ ها سنگ های معدنی و خاک های حاوی رنگدانه هستند که با تبدیل شدن به پودر در یک ماده سیال ترکیب می شوند تا پوشش محافظتی و جلوه ای زیبا به طرح ببخشد. در گذشته از شیره درختان، آب قند، عسل یا برخی از روغن های گیاهی مثل بزرک و کتان با ترکیب تخم مرغ بعنوان سیال استفاده می کردند. اما با پیشرفت تکنولوژی استفاده از پودرهای معدنی صنعتی و شیمیایی به همراه سیال مناسب که از مشتقات روغنی و رزینی گرفته میشود جایگزین گردید. مهمترین رنگدانه ها در رنگ های  زرد، آبی، قرمز، سفید و سیاه طبقه بندی میشوند:

رنگ زرد: که پیگمنت آن در کرومات روی و کرومات سرب وجود دارد.

رنگ آبی: رنگ آبی از رنگدانه های رنگ پروس و لاجوردی ساخته میشود که با حرارت کائولین، کربنات سدیم، گوگرد و زغال سنگ در شرایط خلاء تولید میشود.

رنگ قرمز: که از زمانهای دور استفاده شده و منابع آن به وفور یافت میشود. ترکیبات آهن، سولفید روی

رنگ سفید: اصلی ترین ماده تشکیل دهنده این رنگ سفیداب است که با پراکسید هیدروژن ترکیب میگردد همچنین از اکسید روی یا دی اکسید تیتان نیز میتوان برای تهیه رنگ سفید استفاده نمود.رنگ سیاه: از قدیمی ترین رنگ های مورد استفاده انسان می باشد که از تقطیر زغال سنگ، دوده چراغ، زغال استخوان و …. بدست می آید.

چرخه دوازده گانه رنگ ها

در چرخه رنگرنگ های اصلی عبارتند از : قرمز – آبی – زرد سه پله رنگی که مابین رنگ های اصلی می بینید، در واقع نمایش تلاشی است که این رنگها برای نزدیک تر شدن به یکدیگر انجام می دهند. رنگ قرمز به تدریج با روشن تر شده به وسیله آمیزش با زرد و عبور از نارنجی و پرتقالی بالاخره به زرد نزدیک می شود و رنگ زرد نیز به همین ترتیب با پذیرش پله به پله رنگ آبی و ایجاد طیفی از سبز و زنگاری به آبی نزدیک می شود و با همین روش رنگ آبی را قبول رنگ قرمز و ایجاد طیفی از کاربنی و بنفش بار دیگر به قرمز نزدیک می شود. اتصال دایره میانی به ۳ طیف، یک مثلث متساوی الاضلاع معکوس، از سه رنگ نارنجی، زنگاریو بادمجانی می سازد، که در اولی قرمز و زرد، در دومی زرد و آبی و در سومی آبی و قرمز تقریبا به یک میزان جلوه می کند. این مثلث دوم معکوس را رنگهای درجه دوم می نامیم. شش رنگ باقی مانده در اطراف این دو مثلث در دایره رنگ، رنگهای درجه سوم است که ترکیبهایی غیر منظم و نابرابر از تداخل دو رنگ اصلی است. این چرخه همان گردونه ای است که اگرآن را خوب یاد بگیرید می توانید از تمام دنیای رنگ عبور کنید. مطمئن باشید هنوز هم ترکیب تازه ای وجود دارد و از آن رنگی متولد می شود که پیامی جدید داشته باشد. شاید که شما حامل این پیام باشید حاصل ترکیب رنگ های اصلی به صورت دو به دو شامل رنگهای ثانویه یا درجه دو می شود که عبارتند از : قرمز + آبی = بنفش قرمز + زرد = نارنجی آبی + زرد = سبز رنگ های دسته سوم یا ثالثه ( شش رنگ در دایره رنگ هستند) که هر کدام حاصل ترکیب یک رنگ اصلی با یک رنگ فرعی است.

ترکیب افزایش یا کاهشی نورها

به نوع ترکیب نور های رنگی که حاصل ترکیب آنها نور روشنتری خواهد بود ترکیب افزایشی می گویند. دو رنگ مکمل نوری، وقتی با هم ترکیب می شوند رنگ سفید به دست می آید. در دنیای مواد رنگی، برعکس رنگهای نوری، حاصل ترکیب آنها (رنگ ها)، تشکیل رنگ های تیره تر است .

منابع رنگ

۱- منبع نور

رنگی که توسط یک منبع نوری مثل خورشید، چراغ،  آتش یا هر منبع  روشنایی دیگری ایجاد شود.

۲-رنگ جسم

رنگی که در صورت تابش نور سفید به یک جسم از آن منعکس و یا جذب شده و یا از آن عبور و در چشم انسان رنگ آن جسم را مشخص می‌کند. ( این پدیده به علت میزان متفاوت جذب هر رنگ است، مثلا جسم سیاه رنگ تقریباً نوری که به آن تابیده می‌شود سفید جذب می‌کند و جسم سفید همه آن را منعکس می‌کند.

زیبایی شناسی و ارزیابی رنگ ها

  • امپرسیون یا احساس عینی و بصر
  • اکسپرسیون یا هیجان و تاثیر بیانی
  • کنستراکسیون یا ساختمان (سمبولیک)

منظور از امپرسیون رنگ، احساس رنگ و مقصود از اکسپرسیون رنگ، حالت رنگ است . به درجات مختلف تاریکی و روشنی یک رنگ (تونالیته) می گویند. اختلاف، تقابل و تفاوت مابین ماهیت و حالت های گوناگون رنگ را ( کنتراست ) می گویند .

ترکیب رنگ ها

در طبیعت رنگ های بسیار متنوعی وجود دارند که بصورت ترکیبی و خالص در اشیا و موجودات دیده می شوند. با تجزیه رنگ های پیرامون به سه رنگ اصلی و خالص می رسیم که از ترکیب رنگ های دیگر بدست نیامده اند. این سه رنگ اصلی آبی، قرمز و زرد می باشند. که مابقی رنگ ها از مشتقات و ترکیبات این سه رنگ اصلی ساخته می شوند.برای فهم بهتر ترکیبات رنگی ما از دایره رنگ استفاده می نمائیم.

دایره رنگ از دو بخش ساخته شده است:

۱- بخش دایره ای رنگ بیرونی

۲- بخش شش ضلعی داخلی

در بخش داخلی رنگ های اصلی و ثانویه وجود دارند و در بخش دایره ای بیرونی تمامی ترکیب رنگ ها را قرار می دهیم. برای ساخت این دایره رنگی بایستی نخست بدانیم که رنگ های اصلی کدام ها هستند. رنگ های اصلی سه رنگ آبی، زرد و قرمز هستند که در مثلث داخلی انها را می بینیم. این رنگ ها از ترکیب هیچ رنگی حاصل نمی شوند و خود رنگ های دیگر را می سازند. بعد از اینکه رنگ های اصلی را یاد گرفتیم می بایست به سراغ ساخت رنگ های فرعی(ثانویه) برویم. این رنگ ها که هرکدام از ترکیب دو رنگ اصلی حاصل می شوند در بخش داخلی و بر روی مثلث ها کشیده میشوند. سه رنگ نارنجی، سبز و بنفش رنگ های ثانویه یا فرعی هستند که از فرمول های زیر بدست می آیند:

سبز: از ترکیب دو رنگ آبی و زرد حاصل میشود.

نارنجی:از ترکیب دو رنگ قرمز و زرد حاصل میشود.

بنفش: از ترکیب دو رنگ قرمز و آبی حاصل میشود.

حالا که رنگ های اصلی و رنگ های فرعی را ساختیم آنها را در دایره بیرونی و در جایگاه خود قرار می دهیم. سپس در این مرحله می خواهیم ترکیبات رنگی بیشتری تولید کنیم. برای این کار می بایست هر دو رنگ کنار هم در دایره رنگی را باهم ترکیب کنیم. این ترکیبات رنگی که رنگ های ترکیبی نامیده می شوند بشرح ذیل حاصل می شوند:

زرد – نارنجی: از ترکیب دو رنگ نارنجی و زرد حاصل میشود.

قرمز – نارنجی: از ترکیب دو رنگ نارنجی و قرمز حاصل میشود.

قرمز – بنفش: از ترکیب دو رنگ بنفش و قرمز حاصل میشود.

آبی – بنفش: از ترکیب دو رنگ بنفش و آبی حاصل میشود.

آبی – سبز: از ترکیب دو رنگ سبز و آبی حاصل میشود.

زرد – سبز: از ترکیب دو رنگ سبز و زرد حاصل میشود.

حالا دایره رنگ ما کامل شده است و می توانیم از آن در نقاشی های خود بهره بگیریم. به این صورت که این دایره رنگی به کمک می کند که تقابل رنگ ها بیشتر درک نمائیم. در این دایره رنگی هردو رنگ مکمل رو به روی یکدیگر قرار گرفته اند. پس با استنفاده از دایره رنگ می توان رنگ های مکمل را بشرح ذیل تشخیص داد:

زرد # بنفش

زرد – نارنجی # آبی – بنفش

زرد – سبز # قرمز – بنفش

آبی # نارنجی

آبی – سبز # قرمز – نارنجی

سبز # قرمز

شاید این سوال برای شما پیش بیاید که رنگ های مکمل چه هستند؟ رنگ های مکمل رنگ هایی هستند که در ترکیب باهم خاکستری را می سازند یا بعبارت دیگر یکدیگر را خنثی می کنند و خاکستری تولید می کنند. از این خاصیت در نقاسی برای تعادل و هارمونی رنگ ها بهره گرفته می شود. به این صورت که برای اینکه شدت رنگی را در تابلو نقاشی کم کنیم از رنگ مکمل آن استفاده می کنیم و برعکس وقتی بخواهیم رنگی جلوه بیشتری داشته باشد از رنگ همجوار آن در دایره رنگی استفاده می کنیم. می بینیم که استفاده از دایره رنگی چقدر می تواند در بکارگیری رنگها در نقاشی به ما کمک کند.

بر روی این دایره رنگی دسته بندی رنگها مثل رنگ های سرد و گرم و رنگ های مکمل قایل تشخیص می باشند. که در ادامه به تفصیل آنها را شرح خواهم داد

کنتراست وسعت

در یک کمپوزیسیون رنگی، رنگها در هر وسعتی می‌توانند در کنار هم قرار بگیرند، اما باید بدانیم که بهتر است چه نسبتی بین آنها برقرار باشد تا متعادل گردند و هیچ یک از آنها برجسته‌تر از دیگری نباشد. در هر مجموعه رنگی می ‌توان از وسعت رنگ به شکل های مختلفی بهره گرفت. نیروی هر رنگ خالصی را دو عامل مشخص می کند یکی روشنی آن و دیگری وسعت. برای تخمین میزان تیره-روشنی رنگ های خالص باید آنها را در زمینه خاکستری خنثی مقایسه کنیم با این عمل پی میبریم که درجه روشنی همه رنگ ها یکی نیست. پس لازم است که نسبت های عددی مربوط به درجات روشنی رنگ ها و همچنین وسعت آن ها را یاد بگیریم و این نکته را می بایست لحاظ نمائیم که در آخر این چشم است که می تواند این نسبت ها را در نقاشی اجرا نماید.

درجات روشنی رنگ به شرح زیر هستند:

سبز= ۶      آبی= ۴     بنفش=  ۳      قرمز= ۶       نارنجی= ۸      زرد= ۹

نسبت زوج های مکمل نیز بدین صورت است:

  •  بنفش و زرد ۱ به ۳
  •  آبی و نارنجی ۱ به ۲
  •  سبز و قرمز ۱ به ۱

برای اینکه بدانیم چه مقدار از سطوح رنگی را در کنار هم به کار ببریم تا رنگ ها یکدیگر را خنثی نموده و متعادل گردند، می بایست نسبت های عکس درجات روشنی را در نظر بگیریم. یعنی چون روشنی زرد سه برابر روشنی بنفش است، پس باید سطح آن یک سوم سطح رنگی مکملش باشد. به همین ترتیب تمامی رنگ ها نسبت به هم سنجیده می‌شوند. مثلا سه رنگ سبز، بنفش و نارنجی را در نظر بگیرید برای تعادل آنها می بایست سطوح آن به این شکل باشد: ۶ به ۹ به ۴

نسبت هایی که در اینجا ذکر شد وقتی معتبر هستند که همه رنگ ها در بالاترین درجه خلوص خود باشند. در صورت تغییر خلوص رنگ ها سطوح نیز تغییر می نمایند. اگر در یک کمپوزیسیون نسبت وسعت رنگها هماهنگ نباشد، یعنی منطبق بر نسبت های گفته شده نباشد و رنگی با تاکید بر دیگران حاکمیت بیشتری داشته باشد، نمود آن بیانی خواهد بود. نقاش از این شیوه برای بیان احساس و انتقال موضوع استفاده می نماید. وقتی نسبت وسعت یک رنگ در برابر رنگ مکمل آن خیلی زیاد باشد رنگ مکمل کاملاً زنده در چشم احساس می‌شود. این نمود وقتی تقویت پیدا می کند که با کنتراست همزمانی حمایت شود. یعنی از رنگ کاملاً مکمل استفاده نشود. پس کنتراست وسعت می‌تواند در کنار دیگر کنتراست ها مانند تیره روشنی و همزمانی قدرت آنها را تقویت نماید. بنابراین در یک کمپوزیسیون رنگی وسعت یک سطح زرد می بایست در زمینه رنگهای روشن متفاوت از زمانی باشد که در زمینه رنگ های تیره قرار دارد. در میان رنگهای روشن سطح بزرگتری را طلب می نماید، ولی در میان رنگ های تیره مقدار کمی از آن کافیست تا روشنی رنگ خود را به مخاطب نشان دهد. نسبتهای تمام سطوح رنگی بایستی بدین ترتیب از بین نیروی نسبی بالقوه آنان تعیین شود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *