هدف درهنر

انسان از ابتدای خلقت تا کنون پیوند جدانشدنی با هنر داشته و در جنبه های مختلف زندگی از آن بهره جسته است. هنر نیز چون مذهب و ادبیات، از گذشته تا به حال، جزء ارکان اصلی زندگی بشر و در پیوند مستقیم با آیین ها و باورهای دینی بوده و از آن جا که همواره آدمی، با آفرینش آثار هنری، احساس شعف و لذت می کرده، با زندگی وی در آمیخته است. پرداختن به هنرهای مختلف میتواند از نظر روحی تاثیرات مفیدی را بر روی زندگی افراد بگذارد و باعث آرامش و کم شدن استرس و اضطراب در آنها شود.لازم نیست همه انسان ها هنرمند شوند، همین که با هنر در ارتباط باشند کافیست تا نقش هنر در زندگی افراد را ببینند. همچنین، پیشرفت و توسعه از طریق هنر و استفاده از پتانسیل های موجود در هنر به معنای کلی و عام یکی از سیاست ها و برنامه های کشورهای موفق به شما می رود. اما آنچه مهم است نقش و جایگاه هنر در روان افراد، پیشرفت، توسعه و آبادانی می باشد. به همین دلیل هدف پژوهش حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به منابع اسنادی و کتابخانه ای – مروری انجام شده است، بررسی نقش و جایگاه هنر در روح و روان افراد در زندگی و پیشرفت می باشد. در نتیجه مشخص شد که هنر می تواند به عنوان یک امر مهم در انتقال مفاهیم فرهنگی، دینی، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی و دارا بودن پیوندی محکم با این مفاهیم به عنوان یک تسهیل گر مولفه های گوناگون پیشرفت، عمل نماید و زمینه های مناسب را در تحقق و دست یابی به پیشرفت با سرعت، دقت و عمق بیشتری فراهم نمایدتاثیر هنر بر روح و روان افراد بسیار شگفت انگیز است و یکی از بهترین راه های بالا بردن روحیه می باشد. هنر و هنرمند همیشه برای ما ایرانیان ، عزیز و ارزشمند بوده است. از زمانهای قدیم که آثار هنری افراد به صورت نقش و نگارهایی بر روی سنگ ها و دیوارۀ غارها نمایان می شد و ساز موسیقی شان تکه ای از چوب و چند برگ و یک نی ساده بود تا به امروز که شاهد پیشرفت هنر در زمینه های مختلف نقاشی ، بازیگری ، تئاتر ، موسیقی و غیره و غیره هستیم.

خلق هنر و لذت بردن از هنر یک میل درونی در وجود همه انسانهاست و ما در شرایط و اوضاع روحی مختلف این حس زیبا را در خود حس می کنیم. اینکه ما از دیدن زیباییها و خلق زیباییها لذت می بریم یک حس زیبای درونی است. شما از دوران کودکی با کشیدن یک نقاشی ساده و یا حفظ کردن یک شعر کوچک خوشحال می شدید تا وقتی که بزرگتر می شوید و ممکن است شعر بگویید، موسیقی بنوازید و یا نقاشی بکشید.

همه ما علاقه مندیم که تاریخچۀ زندگی پیشینیان خودمان را بدانیم. مانند آثار تاریخی که از آنها به یادگار مانده ، مانند کتاب ها و دست نوشته ها و یا بناهای تاریخی. همۀ ما دوست داریم که لحظات تلخ و شیرین رخ دادن این اتفاقات و یا خق این آثار هنری و بناها را بدانیم و از رنج ها و شادیهای آنها مطلع شویم . برای ما نیز به همین شکل است ، ما با خلق آثار هنری در این روزها شرایط این روزهای بشر را برای آیندگان به تصویر می کشیم.

پرداختن به مهارت هنری و یا مشاهدۀ آثار دیگران به ما کمک می کند که به استعدادهای خودمان پی ببریم و به درک بهتر و بیشتری از خودمان برسیم.

پرداختن به یک کار هنری باعث می شود که در جهت بهتر کردن کار خودمان و تجزیه و تحلیل اثر هنریمان با افراد بیشتری در ارتباط باشیم و بیشتر تحقیق کنیم و برای دیگرا ن توضیح و تفسیر کنیم و از این طریق با افراد بیشتری در ارتباط باشیم و روابط اجتماعی مان روزبه روز بهتر شود.

ارسطو معتقد بود که نظاره گری آثار هنری فشارهای روانی آدمیان را می‌کاهد و انسان وقتی مجذوب زیبایی می‌شود، فشار روانی بر دوش او کاهش می‌یابد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *